یکی از سوالات و ابهاماتی که در مورد فعالیت‌های القاعده وجود دارد این است که چرا این گروه با تمام ادعاهای خود در مورد مبارزه با استعمارگران و اشغال‌گران تا به حال علیه رژیم غاصب صهیونیستی اقدامی نکرده است و حتی در اعلامیه‌ها و بیانیه‌های خود مواضع خیلی محکمی علیه این رژیم نگرفته است.


در ابتدا مؤلفه‌های اصلی تفکر القاعده و رهبران آن كه بر سه محور استوار است بازبيني مي كنم:
 
الف) جهاد و مبارزه با کفر
ب) بازیابی هویت گذشته (بازگشت به اسلام راستین)
 
ج) پاک‌سازی کشورهای اسلامی از حاکمان فاسد

بر كسي پوشيده نيست كه این سازمان در فرآیند شکل‌گیری از حمایت و پشتیبانی دولت‌هایی نظیر عربستان سعودی، پاکستان و همچنین ایالات متحده‌ی آمریکا برخوردار بوده است( بطور مثال هیلاری کلینتون، وزیر خارجه‌ی آمريكا، در سخنانی خطاب به کنگره می‌گوید القاعده و طالبان نتیجه‌ی بذری هستند که دولت آمریکا در افغانستان کاشت و بعدها درو کرد.)

لذا هر چند ایمن الظواهری، رهبر فعلی این سازمان پس از مرگ اسامه، نیز هدف القاعده را استقرار حاکمیت خداوند می‌داند و ادعاي حمله به اسرائيل را در برنامه هاي خود ذكر كرده، اما باور كردني نيست؟ زیرا تشکیلاتی که طی ماه‌های گذشته ده‏ها عملیات را در پاکستان به اجرا درآورده، در دستیابی به دشوارترین مناطق مانند شرق آفریقا به طور هم‌زمان چندین حمله انجام داده است و ادعای انفجار چندین بمب در ایالات متحده را نیز دارد، چگونه از حمله به منافع رژیم صهیونیستی ناتوان بوده است؟!

و در بياني ديگر اگر ادعای حمله‌ی القاعده به برج‌های دوقلوی آمریکا را هم بپذیریم چگونه چنین سازمانی، که قادر به نفوذ به قلب آمریکا و انجام چنین عملیات بزرگی است، هرگز علیه رژیم صهیونیستی به طور مؤثر وارد عمل نشده است؟

شاید اساسی‌ترین دلیلی را که در عدم اقدامی جدی از سوی شبکه‌ی القاعده علیه موجودیت اسرائیل بتوان بر شمرد وابستگی فکری و حمایت‌های مالی و پنهانی سران سعودی از این جریان باشد. تفکر القاعده، به طور واضح و آشکار، در میان طبقه‌ی وهابی عربستان سعودی رواج دارد.


منبع : پايگاه تحليلي - تبييني برهان