مدیریت شهری
تعاريف مختلف و متفاوتي برای مديريت ، ارائه شده است كه برخي از آنها ، عبارتند از :
- مديريت ، هماهنگ كردن منابع انسانی و مادي براي نيل به اهداف است.
- مديريت ، انجام دادن كارها ، به وسيله و از طريق ديگران است .
اگر مدیریت ، به درختی تشبیه شود که شاخه های گوناگونی ، مانند مدیریت صنعتی ، مدیریت مالی و چون اینها، دارد ، یکی از شاخههای جدید این درخت، مدیریت شهری است. روشن است که مشخصات و ساختار نهادهای قانونی اداره کننده شهر از کشوری به کشور دیگر تفاوت دارد و هر جامعهای با توجه به ساختار اقتصادی، اجتماعی و سیاسی خود تعریف یا تلقی خاصی از مدیریت شهری دارد .
مدیریت شهری به زبان ساده تمامی مراحل پیاده سازی مدیریت در کالبد و اجتماع شهر است. شهر به عنوان پیچیده ترین مصنوع بشر نیازمند به مدیریتی با دارا بودن طیفی از ادراک از این پیچیدگی ها است.
معیار های شناسایی شهر از گونه های غیر خود به طور معمول , میزان جمعیت, شغل غالب مردم ساکن , وجود شهرداری و مواردی اینگونه بوده است . امروزه ، شهرها از دو جنبه اهمیت یافته اند : یکی بعنوان مرکز تجمع گروه عظیمی از مردم ، دیگری بعنوان عمده ترین بازیگر نقش اقتصادی ، در کل اقتصاد ملی . از اینرو ، باید به مسائل و مشکلات آنها ، توجه بیشتر و دقیق تر کرد . زیرا ، در حالتی که برنامه ریزی دقیق و درست ، سبب رشد اقتصادی ، تثبیت سیاسی و افزایش مشارکت شهروندان درامور شهرها میگردد ، شکست در حل مشکلات و مسائل شهری ، سبب رکود اقتصادی ، نارضایتی های اجتماعی و سیاسی ، فقر ، بیکاری و تخریب محیط زیست خواهد شد . [سعیدنیا ، 1383 ، صص 20 الی 39]
ترکیب مدیریت و شهر مفهوم سازماندهی امور مربوط به برنامه ریزی , سازمان دهی, بسیج منابع و امکانات , هدایت و کنترل در محدوده شهر را تداعی می نماید . مفهومی که در کشور های مختلف به دلیل ساختار های سیاسی و رویکرد های اقتصادی , نهاد های متفاوتی را با الگو های متفاوتی در خود درگیر دارد .
استرن (steren) در سال 1993 طی مقاله
ای در نشریه شهرها( Cities)بیان می کند که اصول کلی برای فهم مدیریت شهری
وجود ندارد و مفهوم اصلی این واژه بسیار گیج کننده است. مدیریت شهری با
توجه به سلیقه ها، ادارک افراد و همچنین اقتضای سیاسی – اجتماعی زمانهای
مختلف معانی متفاوت داشته است. چنانچه ما در زمان کنونی نیز این اختلاف
معانی ومفهوم را کاملا شاهد هستیم.
از نظر بانک جهانی مدیریت شهری یک
فعالیت شبه تجاری برای دولت هاست. به عبارت دیگرمدیریت شهری یعنی اداره
امور شهری و کارایی بیشتر برای استفاده از وام های بانک جهانی می باشد.
بعضی اوقات مدیریت شهری بعنوان ابزاری برای اجرای سیاستگذاریهای شهری در
نظر گرفته می شود که به مفهوم علم اداره جامعه می باشد. [جلال نعمت اللهی]
مدیریت شهری در جهان معاصر
سازمان ملل متحد، برای ارتقای مدیریت شهری و ارتقای مردمسالاری، بر پارهای از موضوعها و اولویتها تاکید ویژه دارد که عبارتند از:
- بازنگری در جایگاه و کارکردهای دولت
- تلاش برای تعیین راهبردهای شهر با مشارکت نهادها و شهروندان
- شفافیت کارکرد مالی در تمام سطوح
- جریان آزاد اطلاعات ، به عنوان لازمهٔ شفافیت و مشارکت
- تأکید بر جایگاه رهبری مدیریت شهری
- وجود ضابطههای اخلاقی برای رفتار مدیریت شهری
برنامه ریزی اجتماعی ، از دهه 1960 میلادی رواج یافت . در آن دهه ، دولت و مدیران شهرهای بزرگ دریافتند که ناآرامی های اجتماعی مانند قومی ، نژادی و طبقاتی ؛ تهدیدی برای پایداری اقتصادی و سیاسی در شهرها است . از اینرو ، مقوله برنامه ریزی اجتماعی ، اقبال و رواج یافت . در واقع ، برنامه ریزی اجتماعی ، به عنوان نشانهای از برابری طلبی و مشارکت جویی دولت و مدیران شهر ، تفسیر شد .( رمضانی خورشیددوست ، 1382 ، 38 – 41 )
با این حال نقطه شروع مدیریت شهری به معنای نوین آن را بایستی در تحولات دهه 80 و 90 میلادی جست. در این زمان و پس از دوره رکود نسبی دهه 80 مضامین و مفاهیم جدیدی در ارتباط با نقش و وظایف دولتها به وجود آمد و دولت رفاهی که در دهه 70 ناکارآمدی خود را در مواجهه با رخدادهای جاری در زمینههای فنی و اجتماعی نشان داده بود جای خود را به دولت حداقلی داد و دولتهای محلی در پرتو مدیریت نوین دولتی [۱] به توانمندساز بدل شدند. فرایند تمرکززدایی نیز در تبدیل مدیریت شهری به یک فعالیت قدرتمند و داراری اختیارات قانونی سرعت بخشید. در گام اخر تحلیل اندیشههای پوزیتویستی در مقابل تفکرات انتقادی و ساختگرایانه در حوزههای اجتماعی و فرهنگی و شکست راه حلهای همسان در نقاط مختلف که از روی نمونههای غربی الگو برداری شده بودند ( به عنوان نمونه طرحهای اقتصادی در امریکای لاتین) و تأکید بر حل مشکلات به صورت محلی در اهداف توسعه هزاره سبب تقویت بیش از پیش مدیریت شهری، علی الخصوص در کشورهای در حال توسعه شد.
اهداف مدیریت شهری
1- ارتقای شرایط کار و زندگی همه جمعیت شهر با توجه به افراد و گروه های کم درآمد
2- تشویق توسعه اقتصادی و اجتماعی پایدار
3- حفاظت از محیط کالبدی شهر
وظایف مدیریت شهری
یک مدیر شهری باید بتواند در دنیای رقابتی نقاط قوت و ضعف شهر خود را شناخته و درصدد تقویت مزایای رقابتی آن برآید. از این رهگذر است که شهر میتواند نقطه قابل اتکایی در شبکه جهانی شهرها بیابد و کارکردهای خود را در نظام سرمایه داری بین الملل بهبود بخشد. بدین ترتیب "مدیر شهری" با "مدیر شهرداری" تفاوتهای بسیار دارد چه اینکه اولی مسئول ارتقای قابلیت ها و توانمندی های شهر و شهرنشینان است در حالیکه دومی بیشتر مجری است و پاسخگویی آن تنها محدود به نحوه عملکرد است و نه نتایج و پیامدها. بسیاری ، معتقدند که جامعه آینده ، جامعه ای شهر نشین خواهد بود . بنابراین ، شهرها به جای این که مکان هایی بی ثمر برای سرمایه گذاری اقتصادی یا تراکم کارگران بیکار با انبوه مشکلات اقتصادی ، اجتماعی و محیط زیستی باشند ؛ باید كه به مراکز رشد و پویایی اقتصادی و اجتماعی ، در چارچوب ملی ، بدل شوند . این مراکز ، باید که آفرینشگر فرصتهایی ارزنده برای رفاه و توسعه نه تنها جمعیت ساکن در آن ، بلکه جمعیت تمامی کشور باشد .
1- آماده سازی زیرساخت های اساسی برای عملکرد کارآمد شهرها
2- آماده سازی خدمات لازم برای توسعه منابع انسانی ,بهبود بهره وری و بهبود استاندارد های زندگی شهری
3- تنظیم فعالیت های تاثیرگذار بخش خصوصی بر امنیت ,سلامتی و رفاه اجتماعی جمعیت شهری
4- آماده ساختن خدمات و تسهیلات لازم برای پشتیبانی فعالیت های مولد و عملیات کارآمد موسسه های خصوصی در نواحی شهری
5- برنامه ریزی استراتژیک
وظایف کنونی مدیریت شهری ( صرف نظر از تنوع و اختلاف در نظامهای اجتماعی و سیاسی گوناگون )، تنها محدود به مواردی از قبیل برنامه ریزی، خدمات رسانی، مدیریت فرهنگ محلی، انجام پروژههای عمرانی و... نمیشود. بلکه جهت دهی فعالیتهای شهری و ترسیم چشم انداز شهر در راستای دستیابی به توسعه پایدار از جمله مهمترین وظایف مدیران شهری به شمار میرود. یک مدیر شهری باید بتواند در دنیای رقابتی نقاط قوت و ضعف شهر خود را شناخته و درصدد تقویت مزایای رقابتی آن برآید.
از این رهگذر است که شهر میتواند نقطه قابل اتکایی در شبکه جهانی شهرها بیابد و کارکردهای خود را در نظام سرمایه داری بین الملل بهبود بخشد.
بدین ترتیب "مدیر شهری" با "مدیر شهرداری" تفاوتهای بسیار دارد چه اینکه اولی مسئول ارتقای قابلیت ها و توانمندی های شهر و شهرنشینان است. در حالیکه دومی، بیشتر مجری است و پاسخگویی آن تنها محدود به نحوه عملکرد است و نه نتایج و پیامدها.
بسیاری ، معتقدند که جامعه آینده ، جامعه ای شهر نشین خواهد بود . بنابراین ، شهرها به جای این که مکان هایی بی ثمر برای سرمایه گذاری اقتصادی یا تراکم کارگران بیکار با انبوه مشکلات اقتصادی ، اجتماعی و محیط زیستی باشند ؛ باید که به مراکز رشد و پویایی اقتصادی و اجتماعی ، در چارچوب ملی ، بدل شوند . این مراکز ، باید که آفرینشگر فرصتهایی ارزنده برای رفاه و توسعه نه تنها جمعیت ساکن در آن ، بلکه جمعیت تمامی کشور باشد .
امروزه ، شهرها از دو جنبه اهمیت یافته اند : یکی بعنوان مرکز تجمع گروه عظیمی از مردم ، دیگری بعنوان عمده ترین بازیگر نقش اقتصادی ، در کل اقتصاد ملی . از اینرو ، باید به مسائل و مشکلات آنها ، توجه بیشتر و دقیق تر کرد . زیرا ، در حالتی که برنامه ریزی دقیق و درست ، سبب رشد اقتصادی ، تثبیت سیاسی و افزایش مشارکت شهروندان درامور شهرها میگردد ، شکست در حل مشکلات و مسائل شهری ، سبب رکود اقتصادی ، نارضایتی های اجتماعی و سیاسی ، فقر ، بیکاری و تخریب محیط زیست خواهد شد .
شهرهای بزرگ را میتوان، یک سازمان بزرگ دانست. در این سازمان، مجموعهای از نهادها و شیوهها ، در تعامل برای دستیابی به اهداف هستند. امروزه، مشارکت و تعامل، مفاهیمی محوری در مدیریت شهری اند. مدیریت شهری می کوشد تا بین نهادهای عمومی، خصوصی و مدنی، رقابت و توازن ایجاد کند. همچنین، می کوشد تا بین سه وجه سیاسی، اقتصادی و اجتماعی، تعادل و هماهنگی فراهم نماید تا زمینههای پیدایی شهر یکپارچه را فراهم کند.
مفهوم حکمراني پيچيده ومناقشه برانگيز است. پيش از آنکه به حکمراني خوب بپردازيم بايد ديد که حکمراني چيست؟ از نظر برنامه توسعه سازمان ملل متحد حکمراني عبارتست از (( استفاده از اختيارات قانوني در حوزه هاي سياسي، اقتصادي و مديريتي ( اجرايي) براي اداره امور کشور در همه سطوح آن. حکمراني در بر گيرنده سازو کارها، فرايندها و نهادهايي است که از طريق آنها شهروندان منافع خود را مطالبه مي نمايند، حقوق قانوني خود را مي طلبند و اختلافات خود را حل وفصل مي نمايند. ))
اضافه شدن لغت "خوب" سبب پيچيده تر شدن اوضاع مي گردد. افراد، سازمانها، حکومتها و حاکمان حوزه شهري هر کدام با توجه به منافع و تجارب خود اقدام به ارائه تعريفي از حکمراني خوب مي نمايند. از ديدگاه کميته اسکان سازمان ملل متحد، برنامه ريزي استراتژيک و فرايند تصميم گيري فراگير کليد هاي اصلي در حکمراني خوب و پايدار در شهرها به شمار مي روند. از نظر اين کميته : (( حکمراني شهري مجموعه اي از افراد، نهادها، بخش عمومي و خصوصي است که امور شهر را برنامه ريزي کرده و اداره مي نمايند. در واقع فرايندي مستمر از تطبيق و همسو سازي منافع متضاد و متفاوت افراد و گروههاست. اين فرايند شامل نهادهاي رسمي و غير رسمي و نيز سرمايه اجتماعي شهروندان است. حکمراني شهري پيوندي نا گسستني با رفاه شهروندان دارد. حکمراني خوب شهري بايد شهروندان را در دسترسي به مزاياي شهروندي ياري رساند. ))
با این حال نقطه شروع مدیریت شهری به معنای نوین آن را بایستی در تحولات دهه 80 و 90 میلادی جست. در این زمان و پس از دوره رکود نسبی دهه 80 مضامین و مفاهیم جدیدی در ارتباط با نقش و وظایف دولتها به وجود آمد و دولت رفاهی که در دهه 70 ناکارآمدی خود را در مواجهه با رخدادهای جاری در زمینههای فنی و اجتماعی نشان داده بود جای خود را به دولت حداقلی داد و دولتهای محلی در پرتو مدیریت نوین دولتی به توانمندساز بدل شدند. فرایند تمرکززدایی نیز در تبدیل مدیریت شهری به یک فعالیت قدرتمند و داراری اختیارات قانونی سرعت بخشید .
حکمراني خوب داراي 8 مؤلفه اصلي است. اين مؤلفهها عبارتند از مشارکتي بودن، اجماع محوري، پاسخگويي، شفافيت، مسؤليت پذيري، کارايي و اثر بخشي، جامعيت و عدم تبعيض ميان شهروندان و نهايتاً حاکميت قانون. حکمراني خوب تضمين کننده کمينه شدن فساد، احترام به نظر اقليتها و اقشار آسيب پذير در انجام تصميم گيري است. همچنين حکمراني خوب در قبال نيازهاي کنوني و آينده جامعه مسؤل است حکمراني خوب در حکم محور اصلي فعاليتهايي است که در جهت افزايش مصالح عامه جامعه صورت مي پذيرند. برنامه توسعه سازمان ملل متحد[۳] ويژگيهايي را براي حکمراني خوب برمي شمارد که از آن جمله به موارد زير مي توان اشاره کرد:
مشارکت شهروندان در فرايند سياست گذاری احترام به حاکميت قانون که بسترساز مديريت بي طرفانه و عادلانه امور است شفافيت، که زيربناي آن جريان آزادانه اطلاعات است پاسخگويي که بوسيله آن دولت، بخش خصوصي و ديگر نهادها و سازمانهاي عمومي و خصوصي خود را در قبال آحاد مردم پاسخگو بدانند
دانشگاه های ارائه دهنده رشته مدیریت شهری در ایران
دانشگاه ها به ترتیب تاسیس رشته در ایران عبارت اند از :
1-دانشگاه علوم و تحقیقات
2-دانشگاه علامه طباطبایی
3-دانشگاه تهران
منبع : سایت ویکی پدیا